کاربر گرامی به وب سایت دادسرا یار خوش آمدید | برای استفاده کامل از امکانات سایت عضو یا وارد شوید

0 تا 100 شهادت یکی از ادله اثبات دعوی-کاربردی

شما در حال مشاهده مطلب مذکور در بخش مقالات سایت می باشید

0 تا 100 شهادت یکی از ادله اثبات دعوی-کاربردی

0 تا 100 شهادت یکی از ادله اثبات دعوی-کاربردی

شهادت یکی از ادله اثبات دعوی

به نوشته دادسرایار در مقاله شهادت یکی از ادله اثبات دعوی

دادسرایار 24 ساعته در خدمت شماست حتی روز های تعطیل

021-91-01-61-52

شهادت (گواهی) عبارتست از اخبار شخص از امري به نفع یکی از طرفین دعوي و به زیان دیگري

 موارد شهادت

میتوان گفت ارزش شهادت در اموري که میتوان سند کتبی تنظیم نمود مانند عقود تعهدات کاسته شده است اما . قانون مدنی ایران به پیروي از قانون مدنی فرانسه ارزش گواهی را محدود نموده و در موارد زیر آن را معتبر دانسته است:
-1براي تکمیل یا تقویت دلیل اگر چه موضوع آن عیناً یا قیمۀ بیش از پانصد ریال ارزش داشته باشد. مانند آنکه سندي تنظیم شده است که حکایت از مدیونیت نویسنده بدیگري مینماید، ولی نوع دین یا مقدار آن به جهتی از جهات از قبیل غیر خوانا بودن یا پارگی کاغذ معلوم نیست، در این صورت طلبکار میتواند براي اثبات نوع دین یا مقدار آن به گواهی گواهان استناد نماید و هم چنین است هرگاه سند تاریخ تنظیم نداشته باشد و یا تاریخ آن غیر خوانا باشد، مانند آنکه سندي ابراز شود که حکایت از دین نویسنده نماید که پس از سه سال از تاریخ تنظیم، تأدیه نماید و تاریخ نوشتن آن غیر خوانا و یا فراموش شده که نوشته شود.  
-2 در مواردي که سند بواسطه حوادث غیر منتظره مفقود یا تلف شده باشد. مانند آنکه سند دچار سرقت، سیل یا حریق شده باشد
-4 موارد ضمان قهري و امور دیگري که داخل در عقود و ایقاعات و تعهدات نمیباشد مانند موارد تسبیب و اتلاف و غصب و...

شرایط شاهد و شهادت

شاهد یا گواه کسی است که وجود امري را بنفع یکی از متداعیین و زیان دیگري اعلام میدارد. شهادت هنگامی معتبر شناختهمیشود که شاهد داراي شرایط زیر باشد:

-1 اهلیت

اهلیت عبارت از قابلیت انسان بر دارا شدن حق و تکلیف است و آن نسبت به تمامی حقوق یکسان نمی باشد، چنان که اهلیت تمتع با زنده متولد شدن انسان آغاز و با مرگ به اتمام میرسد.

-2 عقل

شهادت زمانی معتبر است که شاهد عاقل باشد و چنانکه مکرر مخصوصاً در کتاب دهم در حجر و قیمومت گذشت گفتار مجنون در اثر اختلال اعصاب دماغی قابل اعتماد نمیباشد و بدین جهت معتبر شناخته نمیشود. این امر در صورتیست که جنون دائمی باشد، ولی هرگاه جنون گواه، أدواري باشد شهادت او در حال افاقه معتبر خواهد بود. در این مورد دادگاه باید اطمینان حاصل نماید که مجنون أدواري کاملا داراي حضور ذهن باشد.  اشخاصی که در اثر کبر سن داراي ضعف دماغی شده اند نمیتواند مثبت دعوي قرار گیرد.
بله در حکم مجنون است. بله کسی است که عموماً باموري که در مقابل او میگذرد توجهی ندارد، بنابراین ممکن است شخص بله تمامی جزئیات امري را که از آن گواهی میدهد در دماغ خود ضبط ننموده باشد، بدین جهت نمیتوان به گفتار بله اعتماد نمود مگرآن که دادرس بوسیله تحقیقات لازم بتواند حقیقت امر را از گفتار او بدست آورد. شهادت سفیه معتبر میباشد، زیرا او عاقل است و عقلائی نبودن تصرفات او در اموال و حقوق مالیش مانع از اعتبار شهادت نمیباشد

-3 محکوم به مجازات قطعی کیفری  نشده باشد

-4 ولگردي و تکدي را شغل خود قرار نداده باشد

5-معروف به فساد اخلاق نباشد

-6 نفع شخصی در دعوي نداشته باشد

جرح گواه و شهادت

جرح گواه اصطلاح حقوق اسلام میباشد و آن از اعتبار انداختن شهادت است به وسیله اثبات وضعیتی در شاهد که او را متهم به گواهی برخلاف واقع م ینماید .در موارد زیر گواه جرح می شود :
-1 در صورتی که بین گواه و یکی از اصحاب دعوي قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از طبقه دوم باشد.
-2 در صورتی که بین گواه و یکی از اصحاب دعوي سمت خادم و مخدومی باشد.
جرح شاهد چنان که استنباط میشود از حقوق کسی است که شاهد به زیان او گواهی میدهد، زیرا او است که میتواند تشخیص دهد که امور سهگانه بالا شاهد را از راه بیان حقیقت منحرف نموده و شاهد را بدروغ گفتن وادار ساخته است یا آن که آن امور در شاهد بی تأثیر است و حقیقت را میگوید. بنابراین چنانچه او از حق خود استفاده ننماید، دادگاه نمیتواند شاهد را جرح کند.

 در شرایط شهادت

-1 شهادت باید از روي قطع و یقین باشد.

شاهد باید به امري که شهادت میدهد یقین داشته باشد و چنانچه از روي ظن و تردید گواهی دهد شهادت او اعتباري ندارد. شاهد باید به وسیله حواس ظاهري خود بر مورد شهادت اطلاع یافته باشد (در صورتی که اطلاع بر امر بوسیلۀ حس بینائی باشد او را شاهد بصري و چنان چه به وسیلۀ حس شنوائی باشد او را شاهد سمعی گویند). بنابراین کسی که شهادت بر تصرف، غصب، سرقت، اتلاف یا جرح و ضرب میدهد باید آن را دیده باشد. اینست که باید بر آن بود که شهادت کور نسبت باین امور مسموع نخواهد بود، ولی شهادت لال و کر معتبر میباشد. اینان بوسیلۀ نوشتن و یا اشاراتی که مبین مقصود باشد گواهی خواهند داد و کسی که گواهی بر اقرار دیگري میدهد باید آن را از مقر شنیده باشد، بنابراین در مورد مزبور گواهی شخص کور معتبر است، زیرا در این امر به وسیله قوة شنوائی میتواند یقین بر اقرار مقر که امر خارجی است پیدا نماید و شناسائی مقر بوسیلۀ حس شنوائی نیز ممکن خواهد بود .


2-شهادت باید مطابق با دعوي باشد

شهادتی میتواند موجب اثبات دعوي نزد دادرس شود که مطابق با دعوي مدعی باشد و الا هرگاه دعوي نسبت بامري باشد و مفادگفتار گواهان امر دیگري را اثبات نماید، گواهی بلااثر است، زیرا چنین گواهی نمیتواند دلیل بر دعوي قرار گیرد و آن را بثبوت رساند، ولی هرگاه مفاد گفتار گواهان یکی از لوازم عقلی دعوي را اثبات کند، آن گواهی میتواند دلیل بر دعوي قرار گیرد چنانچه مورد گواهی از لوازم منحصر غیر قابل تفکیک مورد دعوي باشد، زیرا در این صورت با اثبات لازم دادرس قطع بوجود ملزوم پیدا مینماید. همچنین است هرگاه مفاد گفتار گواهان مقداري از دعوي را اثبات نماید که در این صورت بمقداري که ثابت میشود معتبر خواهد بود.

-3 شهادت شهود باید در معنی توافق داشته باشد

 شهادت بر شهادت

شهادت بر شهادت عبارت از آنست که کسی آنچه را که از دیگري در خارج شنیده است در دادگاه گواهی دهد. شهادت بر شهادت در مواردي که شهادت اصلی میتواند دلیل بر دعوي قرار گیرد معتبر خواهد بود. شهادت بر شهادت فقط در موارد زیر معتبر میباشد:
الف- در مواردي که شاهد اصلی وفات کرده باشد.
ب- در صورتی که شاهد اصلی بواسطۀ مانعی نتواند در جلسۀ دادگاه حاضر گردد، مانند بیماري و حبس و امثال آن. همچنین است هرگاه شاهد اصلی از اداء شهادت امتناع ورزد.
مبحث  پنجم- ارزش شهادت
قانون مدنی عدة گواهان را براي اثبات دعوي تعیین ننموده است، و مدعی میتواند چندان گواه اقامه کند که براي اثبات دعوي در نظر دادرس کافی باشد، اگر چه دو یا سه نفر باشد، ولی رویۀ عملی در پروندههاي حقوقی اغلب آنست که به کمتر از چهار گواه استناد نمینمایند، مگر اینکه گواهی براي تکمیل یا تأیید دلیل دیگر باشد،
در حقوق اسلام (امامیه) عدة گواهان براي اثبات دعوي محدود است و باعتبار موضوع دعوي، عده گواهان مختلف میباشد که بطور اختصار ذیلا بیان میگردد.

موضوع شهادت بر دو قسم است: حق الله و حق الناس

-1 حق الله. و آن اموریست که داراي جنبه عمومی باشد و آن امور گاه بچهار گواه مرد ثابت میگردد مانند لواط و ... که به وسیلۀ چهار شاهد مرد اثبات میشود. در جرم زنا شهادت زنان نیز پذیرفته میشود بدین نحو که در زنا شهادت چهار مرد یا سه مرد و دو زن موجب رجم بر محصن میگردد و هرگاه دو مرد و چهار زن گواهی دهند مجازات او جلد است و هرگاه یک مرد و شش زن شهادت دهند شهادت آنها پذیرفته نمیشود. اما در حدود دیگر مانند سرقت، شرب مسکر و امثال آن بوسیلۀ دو شاهد مرد اثبات میشود. حقالله هیچ زمان به گواهی یک مرد و دو زن یا بگواهی یک شاهد مرد و قسم یا گواهی چهار زن ثابت نمیشود.
-2 حق الناس. و آن اموریست که داراي جنبۀ خصوصی میباشد و بر سه دسته است:
الف- اموري که بوسیلۀ دو شاهد مرد اثبات میشود مانند طلاق، خلع، وکالت، وصیت عهدي و نسب.
ب- اموري که بوسیله دو شاهد مرد یا یک شاهد مرد و دو زن یا یک شاهد مرد و قسم اثبات میگردد، مانند دیون، اموال و... غصب، عقود معاوضی، رهن، وصیت تملیکی و جنایاتی که موجب تأدیه دیه میشود.
ج- اموري که گواهی مردان یا زنان بتنهائی یا به همراهی گواهی مردان اثبات میشود: مانند ولادت، عیوب زن.

مبحث ششم- در رجوع از شهادت

در صورتی که شاهد از شهادت خود رجوع کند یا معلوم شود بر خلاف واقع شهادت داده است ,براي رجوع از شهادت کافیست که شاهد اعلام دارد که گواهی او کذب و بر خلاف حقیقت بوده است، خواه آن که موجب آن را بیان نماید چنانکه بگوید به جهتی از جهات مانند تهدید، تطمیع یا اشتباه، بر خلاف واقع شهادت داده است، و یا آنکه به موجب آن اشاره نکند. بنابراین رجوع از شهادت احتیاج باثبات ندارد. در صورتی که گواه از شهادت خود رجوع نماید چنان چه دادگاه حکمی به استناد گواهی او صادر نموده است اعداد دلائل خارج مینماید

بیشتر بخوانید شرایطی که  فقدان آن  در معاملات فقط شرط را باطل می کند چیست؟

بیشتر بخوانید شرایط طلاق زن باردار

بیشتر بخوانید کلیات ملک در طرح شهرداری

 

image
JM
نویسنده این مطلب

مهدی حنیور

ارسال دیدگاه

کاربر عزیز برای ارسال دیدگاه ابتدا باید عضو یا وارد شوید

عضویت / ورود
 
دیدگاه ها
این مطلب نظری ندارد