کاربر گرامی به وب سایت دادسرا یار خوش آمدید | برای استفاده کامل از امکانات سایت عضو یا وارد شوید

وکیل سرقت در کرج|مشاوره تلفنی 24 ساعته فوری و تخصصی

شما در حال مشاهده مطلب مذکور در بخش مقالات سایت می باشید

وکیل سرقت در کرج|مشاوره تلفنی 24 ساعته فوری و تخصصی

وکیل سرقت در کرج|مشاوره تلفنی 24 ساعته فوری و تخصصی

وکیل سرقت در کرج

به نوشته دادسرایار در مقاله وکیل سرقت در کرج

دادسرایار 24 ساعته در خدمت شماست حتی روز های تعطیل

021-91-01-61-52

بهترین وکیل سرقت در کرج

سرقت جزو مهم‌ترین و بزرگ‌ترین جرم‌ها شناخته می‌شود و جزو جرم‌های علیه اموال و مالکیت اشخاص است.

طبق ماده ۲۶۷ قانون مجازات اسلامی ، سرقت عبارت است از ربودن مال متعلق به غیر. البته به یک عبارت دیگر آن را ربودن اشیا بدون رضایت مالک است.

عنصر قانونی

در صورتی که یک عمل در قانون و مقررات تعریف شده باشد و جزایی برای آن معین شده باشد، به آن عنصر قانونی گفته می‌شود. این عنصر برای همه جرم‌ها لازم است و در صورتی که یک عمل طبق قانون جرم محسوب شود، می‌توان شخص موردنظر را طبق آن مجازات کرد.

عنصر مادی

برای وقوع جرم به یک عمل نیاز است. یعنی کاری باید صورت بگیرد تا جرم اتفاق بیفتد. عنصر مادی در جرمی مانند سرقت، رباییدن، جابه‌جا کردن یک شی است. البته این کار باید کاملا محرمانه و بدون رضایت مالک یا متصرف انجام شود.

همچنین شما عزیزان میتوانید با راهنمایی از وکیل در شیراز نیز راه خود را بهتر و مفید تر بیابید

عنصر معنوی

قصد انجام یک کار خاص مانند: مالک شدن مال موردنظر به عنصر معنوی معروف است.

در واقع شخص یک سوء ‌نیت عام مثل دزدیدن و یک سوء نیت خاص مثل برداشتن و مالک شدن دارد.

به طور کلی سرقت به انواع مختلفی مانند: سرقت اینترنتی، مسلحانه، سرقت در روز یا شب، سرقت ساده، مشدد و … تقسیم می‌شود. اما سرقت با توجه به نوع مجازات و ماهیت به دو نوع حدی و تعزیری تقسیم می‌شود.

سرقت حدی:

مقدار مجازات این نوع سرقت در قانون تعیین شده است.
مجازات فرد سارق در سرقت حدی (بسته به مرتبه سرقت) به این صورت است:
الف) در ابتدا، قطع چهار انگشت دست راست
ب) دفعه دوم، قطع پای چپ از بخشی پایینی برآمدگی.
ج) دفعه سوم، حبس ابد.
د) دفعه چهارم، اعدام. (حتی اگر سرقت در زندان انجام شده باشد)

سرقت تعزیری:

مقدار مجازات این نوع جرم معلوم نیست و بستگی به نظر قاضی دارد.
مجازات فرد سارق در سرقت تعزیری به این صورت است: حبس از ۳ ماه و ۱ روز تا ۲ سال به همراه ۷۴ ضربه شلاق

البته ممکن است که جرم همه شرایط و لزومات سرقت حدی را نداشته باشد. در این صورت کافی است که در وقت سرقت موارد زیر نجام شده باشد تا مشمول سرقت مشدد شود. در این صورت مجازات رد مال، ۵-۲۰ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق است.

به درخواست شما مردم عزیز کرج نمونه آرای سرقت را تقدیم میکنیم.

. انجام سرقت همراه با آزار و اذیت 

محاربه مستلزم  اقدام مرتکبین با سلاح سرد یا گرم جهت ایجاد رعب و وحشت و اخافه عموم است.

شماره دادنامه:۹۲۰۹۹۷۰۹۰۷۴۰۰۰۵۸

تاریخ :۳۱/۰۱/۱۳۹۲

خلاصه جریان پرونده

حسب  گزارش کلانتری…. شیراز در تاریخ های ۱۰، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ اسفند ماه سال ۸۹ ۴ نفر به هویت های

۱ . (م.الف.) فرزند (ن.) ۳۵ ساله ۲ . (ز.د.) فرزند (ج.) ۲۷ ساله ۳ . (ز.ش.) فرزند (ن.) ۱۸ ساله ۴ . (س.الف.) فرزند (غ.) ۳۰ ساله همگی اهل و ساکن شیراز به ترتیب تاریخ های ذکر شده به کلانتری مراجعه و اظهار داشتند که به عنوان مسافر سوار بر یک دستگاه پراید نقره ای رنگشده که راننده خودرو و یک نفر سرنشین که هر دو جوان بودند پس از طی مسافتی آنها را به طرف کمربندی سلطان آباد و حوزه کلانتری گل سرخ برده و زمان سرقت اموال شان آن ها را مورد آزار و اذیت نیز قرار داده‌اند.

به تاریخ ۱۹/۱۲/۸۹ واحد گشت کلانتری…. شیراز به خودروی سواری پراید نقره ای رنگ به شماره پلاک… که به جز راننده یک نفر سرنشین مرد و یک نفر خانم به عنوان مسافر عقب نشسته بودند مشکوک و پس از توقف و بررسی وضعیت ظاهری آن ها به کلانتری دلالت که خود را  (ف.الف.) و (الف.ق.) معرفی، مورد شناسایی مالباختگان قرار گرفته اند. همچنین حسب گزارش مورخ    کلانتری… رکن آباد شیراز در همان تاریخ خانمی به هویت (ش.ی.) فرزند (م.) اهل شیراز به کلانتری مراجعه و اعلام داشته در ساعت ۱۵:۳۰ مورخ ۸/۱۲/۸۹ از چهارراه ستارخان به قصد آمدن منزل سوار

یک دستگاه خودرو پراید خاکستری رنگ دو نفر سرنشین جوان داشت شدم، به محض سوار شدن یکی از آنان با تهدید چاقو مرا به زیر صندلی برد سپس مسیر خود را عوض کردند و به سمت الف. آباد اطراف کوه های محل آوردند و در محلی خلوت قصد تعرض و تجاوز داشتند که با سر و صدا و التماس،آنان منصرف و در نهایت یک دستگاه دوربین فیلمبرداری و عکسبرداری و دو عدد گوشی موبایل به سرقت برده و مرا در آن محل رها کردند؛ اکنون تقاضای رسیدگی دارم. حسب صورت جلسات مورخ ۲۰/۱۲/۸۹ به

شرح صفحات ۵۱، ۶۶، ۷۵، ۸۶، ۱۰۸ و ۱۳۳ پلیس آگاهی شیراز متهمین پرونده آقایان (الف.ث.) و (ف.الف.) با خانم ها ۱٫(ش.ی.) ۲٫(م.الف.) ۳٫ (م.و.) ۴٫(م.ی.) ۵٫(س.ر.) ۶٫ (س.الف.) مواجهه حضوری و پس از استماع شکایت شکات، متهمین زن پذیرش اتهام از کرده خود اظهار ندامت و پشیمانی نموده اند. در نیروی انتظامی شکایت شکات برای متهم (الف.ق.) قرائت و اظهار داشته قبول دارم اشتباه کردم، اتومبیل پراید شماره…. متعلق به اینجانب می باشد و به شرح زیر به اتفاق و همدستی (ف.الف.) اقدام به سرقت و تجاوز به عنف نموده‌ام.

۱ .  در حدود چند روز قبل و بعد از ظهر خانمی مانتو کوتاه در حالی که موهایش را بیرون ریخته بود سوار کردیم و به سمت کمربندی شهرک جوادیه وی را به بیابان ها اطراف کمربندی بردیم و ایشان را پیاده کردیم و کارت عابر بانک وی به همراه رمز مربوط و مبلغ ۱۷۵۰۰ وجه نقد در کیفش بود و گوشی بود و ایشان را  در همان جا رها کردیم. سپس به عابر بانک رفتیم و مبلغ ۱۰۰۰موجودی داشت که نتوانستیم برداشت کنیم و به ایشان تجاوز نکردیم. من راننده بودم و ف. عقب نشسته بود و کارت عابر بانک را بیرون انداختیم و گوشی وی هم در منزل است.

۲ .  پل معالی آباد خانمی جوان سوار کردیم و به طرف کمربندی رفتیم و نامبرده را به آنجا انتقال دادیم و اموال،شامل ۵۰۰۰ تومان وجه نقد و گوشی مشکی رنگ بود که گوشی را به کوره های آجرپزی کوار بردیم و به فردی افغانی به مبلغ ۳۳۰۰۰ تومان فروختم که در این قسمت من راننده بودم و (ف.الف.) سرنشین عقب بود.

۳ . پل معالی  در حدود یک ماه قبل خانمی را که می خواست به گ. برود سوار کردیم و به طرف جوادی حرکت کردیم در حالی که من راننده بودم و (ف.)  سرنشین عقب بود به کمربندی (الف.) آباد اسنت شهرک جوادیه انتقال دادیم گوشی ۵۸۰۰ و مقداری طلا که شامل یک جفت گوشواره بود از وی سرقت کردیم و نامبرده را در همان جا رها کردیم و گوشی را در کوار به مبلغ ۳۹۰۰۰ تومان وجه نقد فروختیم.

۴ .  از قصرالدشت خانمی جوان سوار کردیم و نامبرده را در حالی که من راننده خدا بودم به طرف کمربندی (الف.)  آباد بردیم و یک دستگاه گوشی ۱۲۰۰ و یک دوربین عکاسی و مبلغی وجه نقد از وی سرقت کردیم که دوربین عکاسی وی در حال حاضر در منزل است و حاضرم آن را تحویل دهم و نامبرده را در همانجا رها کردیم و فرار کردیم.

۵ .  پایین تر از ستارخان خانمی جوان را سوار کردیم. من راننده خودرو بودم، (ف.) عقب نشسته بود. به سمت کمربندی شهرک جوادیه رفتیم. گوشی تلفن همراه وی و دو عدد کارت عابر بانک که گفت سیم کارت خوان در عقب ماشین داریم و گوشی وی را سرقت کردیم که گوشیم مذکور در منزل ماست.

۶ .  خانمی را از فلکه گاز سوار کردیم و به بلوار و … وردیم من راننده بودم و (ف.) عقب نشسته بود و گوشی را در کوار به قیمت ۳۰ هزار تومان فروختیم که دو عدد فلش به ما داد و سه فقره تراول ۵۰۰۰۰۰ و ۳۰ هزار تومان وجه نقد از ایشان گرفتیم.

۷ . خانم جوان را از فلکه گل سرخ سوار کردم که اموال ایشان با دو دستگاه گوشی تلفن و عابر بانک که گوشی‌های وی در منزل است که یکی از گوشی ها را فروختم   و از عابر بانک مبلغ ۵۰ هزار تومان گرفتیم و عابربانک را بیرون انداختم.

۸ . دیشب از گ. خانمی جوان را سوار کردیم به کمربندی شهرک صنعتی بردیم و دو عدد عابر بانک و گوشی ساده داشت که ‌گوشی و عابربانک های وی را  سرقت کردیم  و رمز عابر بانک ها را از وی گرفتیم بعد از هر کدام از عابر بانک ها در شیراز مبلغ ۳۵۰ هزار تومان گرفتیم و عابر بانکها هم در داخل ماشین است.

۹ .  سرقت های دیگری را هم مرتکب شده ام که در حال حاضر حضور ذهن ندارم. شکایت شکات برای متهم ( ف.الف.) قرائت و اعلام داشته قبول دارم، تقاضای بخشش دارم، اشتباه کردم و به شرح ذیل اقدام به سرقت کردم:  به پیشنهاد (الف.ق.) که در یک روستا زندگی می‌کنیم با من دوست بود و گفت بیا برویم شیراز دختر ها را سوار کنیم و اموال آنها را سرقت کنیم

که با پراید ایشان شیراز آمدیم و اقدام به سرقت کردیم و چون به شیراز آشنا نبودم و ایشان همه جای شهر را بلد بود و تمامی آدرس ها را بلد بود و بدین نحو که در بین دو صندلی عقب می نشستم و به محض سوار شدن خانم ها دستم را روی دهان آنها می‌گذاشتند و سپس آنها را به کمربندی (الف.)آباد می بردیم و در آنجا آنها را از ماشین پیاده می کردیم و من از ماشین پیاده و (الف.ق.) و شاکی داخل ماشین می‌نشستند و اقدام به سرقت اموال وی می‌کردیم.  به تاریخ ۲۱/۱۲/۸۹ خانم ها (م.ی.) (م.و.) (س.الف.) (س.ر.) (ش.ت.) (پ.ب.) (م.الف.) (ز.ش.) و (م.گ.)با حضور در شعبه ۱۵ بازرسی دادسرای عمومی و انقلاب شیراز شکایت خود را علیه

آقایان (ف.الف.) و (الف.ق.) مطرح نموده اند. در جلسه مورخ ۲۲/۱۲/۸۹ شعبه ۱۵ بازپرسی اتهام (ف.الف.) دایر بر مشارکت در آدم ربایی با وسیله نقلیه ( پراید ) به عنف  و توأم با تهدید منجر به آسیب جسمی به شکات و همچنین منجر به آسیب روحی و روانی به ایشان و ایراد ضرب و جرح عمدی به نحوه مشارکت و فحاشی و توهین به شکات و تهدید با سلاح سرد و سرقت توأم با آزار و اذیت به‌نحو مشارکت در این خصوص تفهیم گردید و متهم دفاعا اظهار داشته قبول دارم اشتباه کردم؛ به اتفاق (الف.ق.) با خودرو پراید متعلق به ایشان شکات مندرج در پرونده و کسانی که اعلام شکایت نموده اند را به عنوان مسافر سوار و آنها را به نقطه خلوت اکثراً کمربندی (الف.) آباد یا کمربندی پل فسا انتقال می‌دادیم و پس از تهدید و ضرب و جرح شکات آنها را تهدید و اموال آنها را سرقت می کردیم

که کلیه اموال مسروقه را (الف.ق.)  برمی داشته و بعد از یکی دو روز مبلغی وجه نقد ۵۰ هزار تومان یا ۱۰۰ هزار تومان به من می داد و من در تمامی سرقت های ارتکابی سرنشین عقب بودم و از عابر بانک شکات هم خود (الف.ق.) اقدام به برداشت وجه نقد می نمود. اشتباه کردم با ایشان مشارکت در سرقت و آدم ربایی داشته ام قبول دارم اشتباه کردم و به یکی از شکات علاوه بر سرقت اموال ایشان تجاوز کردیم و فقط یک مورد تجاوز به عنف داشتیم. به همان تاریخ و به شرح برگ جداگانه اتهام (الف.ق.) دایر به مشارکت در آدم ربایی با وسیله نقلیه (پراید) به عنف و توأم با تهدید منجر به آسیب جسمی به شکات و همچنین منجر به آسیب روحی و روانی به ایشان و ایراد ضرب و جرح عمدی به نحو مشارکت و فحاشی و توهین به شکایت و تهدید با سلاح سرد و سرقت توأم با آزار و اذیت به نحو مشارکت در این خصوص تفهیم گردیده و متهم دفاعاٌ اظهار داشت قبول دارم اشتباه کردم، شکایت شکات را قبول دارم؛ اموال مسروقه

از ایشان سرقت کردم و اتومبیل پراید متعلق به خودم بوده که با همدستی (ف.الف.) ابتدا شکات را به عنوان مسافر سوار می کردیم و سپس آن ها را به نقطه خلوتی می بردم و اموال ایشان را سرقت می کردیم و به یکی از شکات هم در روی صندلی عقب تجاوز کردیم ولی به بقیه شکات تجاوز نکردیم. قبول دارم اشتباه کردم تقاضای بخشش دارم. در جلسه مورخ ۲۹/۰۱/۹۰ شعبه پانزدهم بازپرسی شیراز خانم (ز.د.) ۲۷ ساله شکایت خود را این چنین مطرح نموده است: در حدود اواسط اسفندماه سال گذشته در حدود ۳۰/۱۰ صبح کنار خیابان ایستاده بودم و به مقصد قصرالدشت که متهمان پرونده (الف.ق.) (ف.الف.) با یک دستگاه

پراید نقره ای ایستادند. (الف.ق.) پشت فرمان نشسته بود و (ف.الف.) در پشت نشسته بود و من هم عقب سوار شدم به محض این که سوار شدم نفری که عقب نشسته بود، (ف.الف.) گردنم را گرفت و مرا زیر صندلی برد و مرا بردند. حدوداً نیم ساعت طول کشید که در بیابان کمربندی که به بلوار پاسارگاد می خورد مرا در داخل ماشین اول حلقه ازدواج، گل گوش طلا، گوشی موبایل، عابر بانک که در نزدیکی کوار و لارستان از بانک (ک.) مبلغ دویست هزار تومان برداشت کرده بودند، سکه هخامنشی، ۴۰٫۰۰۰ تومان وجه نقد، عینک آفتابی و هرچه التماس آن ها کردم که اموال را بردارید و مرا رها کنید چنین کاری نکردند در همان محل راننده که چشم سبز

و قد کوتاه تر بود (الف.ق.) به بند زور و با تهدید یک بار تجاوز کرد و نفر دوم (ف.الف.) مراقبت می کرد و (ف.الف.) آمد بنده را در وسط بیابانی برد که پلاک ماشین را نخوانم و ماشین کمی دور شد و ایشان هم دوید و رفت و مرا در آنجا رها کردند و همچنین خانم (پ.ب.) ضمن بیان شکایت، اعلام داشته از ناحیه (الف.ق) دو بار و از ناحیه (ف.الف.) یک بار مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. به تاریخ ۳۰/۱/۹۰ جلسه شعبه ۱۵ بازپرسی با حضور تعدادی از شکات و متهمان پرونده تشکیل گردیده است. در این جلسه بدواً خانم (ز.ش.) شکایت خود را این چنین مطرح نموده است: در حدود اسفند ماه سال گذشته روز سه شنبه ۱۲ ظهر اینجانب در روبروی مجتمع تجاری (الف.) ایستاده بودم که ناگهان یک دستگاه پراید نقره ای رنگ شیشه دودی ایستاد جهت مسافرکشی و تابلوی تاکسی

بر روی ماشین بود. من سوار شدم و عقب نشستم آقای (الف.ق) در پشت فرمان در حال رانندگی بود و آقای (ف.الف.) در پشت نشسته بود که ناگهان متوجه شدم آن ها مسیر را اشتباهی طی می کنند و گفتم من پیاده می شوم، راننده مکثی کرده و به (ف.الف.) که عقب نشسته بود گفت دهنش را ببند و بعد سرم را زیر صندلی کرد و به مسیر خودشان ادامه دادند و هر دوی آنها در حین حرکت مرا کتک کاری می کردند. در حدود یک ساعت طول کشید که آن ها به مسیر های مختلفی می رفتند و در یک بیابانی مرا پیاده کردند و از آن ها سوال کردم که کجا هستم گفتند پشت شهرک…. راننده (الف.ق) مرا بر روی زمین نشاند دوجفت النگو از دستم به زور بیرون آورد، یک انگشتر طلا، یک عدد گوشی، مبلغ ۵۰٫۰۰۰ وجه نقد، عابر بانک، به طور تهدید از بنده سرقت کردند و یک داس بلند داشت و به من گفت اگر برگردی برمی گردم و تو را می زنم. اون راننده رفت سر بریدگی ایستاد و بعد ف.الف. رفت و سوار شدند و رفتند و من یک گوشی دیگر داشتم زنگ زدم ۱۱۰ در همین حین به سر جاده رفتم و یک ماشین وانت بار ایستاد مرا سوار کرد و به پاسگاه پل فسا بردند. (ص ۱۷۶) لذا از هر دوی آنها شکایت دارم و برای موضوع تجاوز تهدید می کردند؛ ولی خیلی به آنها قسم داده ام و مرا رها کردند، کاری (تجاوز) انجام ندادند. شاکیه دوم خانم (م.و.) شکایت خود را این چنین مطرح نمود:

بنده در تاریخ ۱۲/۱۲/۸۹ حدود ساعت ۵/۹ صبح در سر کوچه منزلمان مقداری پول از عابر بانک دریافت نمود. جهت سوار شدن تاکسی کنار خیابان ایستاده بودم که ناگهان یک دستگاه پراید ایستاد و من سوار شدم؛ گفت ملاصدرا در طول مسیر ناگهان در روبروی… نفری که عقب نشسته بود (ف.الف.) پرید روی گردنم را گرفت و با زور و تهدید مرا زیر صندلی برد و بعد نفری که جلو نشسته بود (راننده) (الف.ق)  با مشت مرا می زد و می گفت تکان نخور و فحش زشت می داد و مرا تهدید به تجاوز می کردند. از سر فلکه به سوی بلوار دانشجو حرکت می کردند و از مسیر خودشان منحرف شده و در حدود یک ساعت بعد در بلوار (و.) در یکی از فرعی ها ایستاد. راننده (الف.ق) پیاده شد کیف مرا برداشت وسایل داخل آن

را شامل سه عدد عابر بانک ۳۰۰٫۰۰ تومان وجه نقد، ساعت شوهرم، ساعت خودم و تهدید به تجاوز می کرد و کسی که عقب نشسته بود رفت جلو نشست و با چاقو (ف.الف.) خط انداخت به روی پایم و چون پیرمردی خارکن مارا دید گفت آن را رها کنیم. (الف.ق) پشت فرمان نشست و شالم را دور سرم پیچید و چشمانم را بست و مرا انداختند و متواری شدند و من سر خیابان رسیدم و ماشین گشت در حال گذر بود و من به آنها گفتم و آنها مقداری دنبال آن ها رفتند و آن ها را پیدا نکردند و من در کلانتری شکایت کردم. ضمناً یک دستگاه تلفن همراه و خط… را به همراه مموری سرقت بردند. از آن ها شکایت و اشد مجازات را برای آن ها خواهانم. شاکیه سوم به نام (م.ی.) فرزند (ح.) شکایت خود را چنین مطرح نمود:

در مورخ ۴/۱۲/۸۹ حدود ساعت ۶ بعد از ظهر از مدرسه (ت.) خیابان (و.) پیاده به سوی چهارراه (ز.) حرکت نمودم که تاکسی بگیرم به سوی منزل که بین تاکسی ها یک دستگاه پراید ایستاد که دو نفر سرنشین داست و سوار شدم به مقصد معالی آباد. در زیرگذر شاهد ناگهان (ف.الف.) داد زد و به راننده گفت درها را قفل کن؛ بعد به من حمله کرد با سر به سرم کوبید و با او درگیر شدم و راننده در طول مدت فحش های رکیک می دادند که پایت را پایین بیاور و با چاقو و اسپری مرا تهدید می کردند و در نهایت تسلیم شدم و به آن ها گفتم باردارم به من کاری نداشته باشید. (ف.الف.) به من گفت می خواهیم مقداری تریاک از پلیس راه رد کنیم شما با ما باش، از زمانی که سوار شدم تا زمانی که مرا به صحرا می بردند حدود ۴۵ دقیقه طول کشید. در نهایت یک دستگاه تلفن همراه، مبلغ ۴۰٫۰۰۰ تومان وجه نقد،

یک انگشتر و گردن بند (بدل) که به عنوان طلا به آن ها دادم را به سرقت بردند. (الف.ق) عقب نشسته بود و مرا کتک کاری می کرد راننده سه ضربه چاقو به من زد و بعد مرا در بیابانی رها کردند و متواری شدند و مرا با چاقو تهدید کردند که برنگرد پلاک ماشین را نخوان و آن ها فرار کردند. از دست آنها شکایت دارم و تقاضای اشد مجازات را دارم. شاکیه ردیف چهارم به نام (س.الف.) فرزند (غ.) شکایت خود را این چنین بیان کرد: در مورخ ۱۸/۱۲/۸۹ ساعت ۵/۶ بعد از ظهر از سه راه گ. به سوی سرکارم واقع در بیمارستان (الف.) در سه راهی گ. به سمت فلکه (الف.) ایستاده بودم که ناگهان یک دستگاه پراید نقره ای شیشه دودی ایستاد و نفری که عقب نشسته بود مرا به زور داخل ماشین کشید، لاغر اندام بود (الف.ق) و بعد صدای ضبط ماشین را بلند کرد و مرا مرتبا کتک کاری می کردند که صدا ندهید و یک لوله پشت سر بنده گذاشته بود و می گفت

اگر صدا بدهی شلیک می کنم و راننده هم کتک کاری می کرد و هر دوی آن ها مرا فحش [می دادند] و [تهدید می کردند] و من به زور سرم به زیر صندلی بود که ناگهان یک لحظه نتوانستم نفس بکشم که (الف.ق) گفت فکر کنم کشتمش. به مسیر انحرافی رفتند در طول مسیر راننده کیف مرا گرفت و محتویات کیف دو عدد عابر بانک،تلفن همراه ، مبلغ ۵۰٫۰۰۰ وجه نقد که از عابر بانک ها مبلغ ۸۰۰٫۰۰۰ تومان گرفته بودند و مرا تهدید به تجاوز می کردند و من به آنها گفتم هر چه دارم بگیرید فقط مرا رها کنید و کاری به کم نداشته باشید و آنها گفتند مقداری مواد در ماشین داریم و اگر بخواهید صدا بدهید هر بلایی سرت می آوریم. در نهایت در پاسگاه پل فسا پایین تر مرا پیاده کردند. در پایان (ف.الف.) بیان کرد من به بچه ها قول دادم؛ بایستی حتماً ایشان را به جهت تجاوز به منزل ببریم که نفری که عقب نشسته بود( الف.ق)گفت نه. بعد از پیاده کردن بنده از محل متواری شدند و من به سر جاده آمدم و … از هر دوی آنها شکایت دارم. شاکی ردیف پنجم خانم (م.الف.) فرزند (ن.) نیز شکایت خود را این چنین مطرح نمود:

حدود یک ماه پیش قبل از عید ساعت ۱ ظهر داخل مدرسه دخترم رفته بودم و بیرون آمدم ( واقع در ..) و به قصد منزل در (گ.) کنار خیابان ایستاده اند که یک دستگاه پراید نقره ای رنگ ایستاد و من گفتم (گ.) (ف.الف.) عقب نشسته بود و (الف.ق) راننده بود و تا سر پل هم آمد به مسیر انحرافی سر گ. رفتند من به آنها گفتم متشکرم پیاده می شوم، کسی که عقب نشسته بود (ف.الف.) به زور و تهدید مرا به زیر صندلی برد و راننده هم محکم به سرمن می‌کوبید و مرتباً داد میزد و فحش میداد و بعد در حدود ی

ک ساعت و نیم به مسیر انحراف خودشان ادامه دادند و در یک جاده انحرافی دیگر رفتند و مقدار آب برای موتور ماشین ریختند، مجدداً حرکت کردند و در همین حین کیفم را گرفتند و محتویات داخل کیف مقدار ۱۰۰ هزار تومان وجه نقد، یک رشته دستبند پهن ، چهار حلقه گوشواره، یک حلقه ازدواج و یک دستگاه تلفن همراه به سرقت بردند و من گریه کردم و تقاضا کردم مرا رها کنید و گفتم همه وسایل را به شما دادم خواهش می کنم را پیاده کنید باز هم حرکت کردند و به مسیر خودشان ادامه دادند و در وسط بیابان و میدان ایستادند (ف.الف.) پیاده شد و با تهدید چاقو گفت اگر برگردی چاقو را فرو می کنم و مرا رها کرد و رفت ماشین هم چند دقیقه قبل رفت و رفتند و کنار خیابان آمدم و به پاسگاه گل سرخ مراجعه کردم و از آنها شکایت و تقاضای اشد مجازات را دارم. شاکی ردیف ششم خانم (م.ک.) فرزند (ع.) شکایت خود را اینچنین مطرح نمود:

در مورخ ۱/۱۲/۸۹ ساعت ۵/۱۲ شب از سر فلکه (ع.) (محل کارم) به مقصد منزل در حال حرکت بودم تا یک دستگاه پراید ایستاد (نقره ای)  من سوار شدم. (ف.الف.) عقب نشسته بود و (الف.ق.) راننده بود سر پل که می خواستم پیاده شوم نفری که عقب نشسته بود (ف.الف.) جلوی دهن بنده را گرفت و سرم را زیر صندلی برد و به مسیر انحرافی خودشان ادامه دادند؛ در حین حرکت کسی که عقب نشسته بود (ف.الف.) گفت ساعت و انگشتر را بیرون بیاورد و به نفر جلو هم چیزی نگو در حدود ساعت ۵۵/۲۱ در بیابان (الف.) آباد جاده شن و ماسه ایستادند، راننده (الف.ق.) پیاده شد و کیفم را خالی کرد و محتویات کیف سه عدد عابربانک با رمز، یک دستگاه تلفن همراه، مموری، ساعت و انگشترو حدود مبلغ ۳۰ هزار تومان وجه نقد را با تهدید به سرقت بردند و برای اینکه پلاک ماشین را نبینم

جلوی چشمم را گرفت و (ف.الف.) قصد تجاوز داشت؛ ولی خدا را شکر همدست او زنگ زد و بعد رفت ولی تجاوز  نکرد و بعد که آنها رفتند من به سر هر خیابان آمدم و بعد به پلیس راه مرودشت رفتم و به کلانتری (الف.) آباد مراجعه کردم. از هر دوی آنها شکایت دارم.  شاکی ردیف هفتم خانم (ز.د.) نیز شکایت خود را چنین مطرح نمود:  در مورخ ۱۷/۱۲/۸۹ ساعت ۵/۱۰ صبح به عنوان مسافر آمدم (گ.) جهت گرفتن تاکسی به مقصد قصرالدشت سوار یک دستگاه پراید نقره‌ای شدم، (ف.الف.) عقب نشسته بود و (الف.ق.) پشت فرمان بود. ف. سر بنده را گرفت و به زیر صندلی برد و دهنم را گرفت و مرتباً مورد ضرب و شتم و فحش و تهدید قرار می دادند. حدود نیم ساعت طول کشید مرا در بیابانی بردند و وسایلم شامل حلقه طلا، گوشواره طلا، تلفن همراه، سکه هخامنش، ۴۰ هزار وجه نقد، عابر بانک که مبلغ  دویست هزار تومان را برداشت کرده بودند را سرقت کردندو بعد شروع به تهدید به تجاوز کردند که در نهایت (الف.ق.) به زور به من تجاوز کرد و بعد (ف.الف.) آمد و مرا گرفت و تهدید کرد

که اگر برگردی و پلاک ماشین را بخوانی تو را می کشم و ماشین رفت و بعد (ف.الف.) هم فرار کرد و به سوی ماشین رفت. از آنها شکایت دارند و تقاضای مجازات اشد را برای آن ها دارم و تقاضای اعدام را برای تجاوز به عنف (الف.ق) دارم. در ادامه آقای بازپرس خطاب به (الف.ق.) گفت که شکایت شکات را شنیدید چه پاسخی داری؟ اظهار داشته بی گناه هستم سپس اتهام وی دایر بر محاربه و افساد فی الارض تفهیم گردیده و متهم پاسخ داده قبول ندارم، تجاوز جنسی به هیچ کدام از شکات انجام نداده ام و فقط یک کارتن گوشی موبایل که شامل ۷ عدد گوشی موبایل و یک دوربین عکاسی، دوربین، لپ تاپ و سه عدد ساعت و یک عابر بانک از متهم دیگر به نام (ف.الف) گرفتم و اولین بار است که خلاف مرتکب شده‌ام. بازپرس خطاب به متهم دیگر به نام (ف.الف.) شکایت شکات را شنیدید چه پاسخی داری؟ اظهار داشته قبول ندارم سپس اتهام وی

محاربه و مفسد فی الارض تفهیم گردیده و متهم پاسخ داده قبول ندارم من فقط یک سری اموال مسروقه از فردی به نام (ح.) و (ر.) که فامیل ایشان را نمیدانم گرفتم. حسب مفاد صورت جلسه مورخ ۹/۱۲/۸۹ خانم (ل.س.) فرزند (ش.) با مراجعه به پلیس اظهار داشته حدود ساعت ۱۰/۱۱ دقیقه به عنوان مسافر از گ. سوار یک دستگاه خودرو پراید با شیشه دودی که دو نفر سرنشین داشت شدم و قصد داشتم به معالی آباد بروم که مرا آخر بلوار خلیج فارس (جاده کمربندی) زمین های اطراف بردند و هردو نفر مرا آزار و اذیت جنسی نمودند (لواط) و می خواستن مرا همان جا رها کنند که خودشان مرا تا سر خیابان سلامی آوردند و مرا سوار یک ماشین عبوری دیگر کردند و متواری شدند و در برگ تحقیق مقدار وسایلی که از وی به سرقت برده اند را ذکر نموده است. حسب صورت جلسه مورخ ۲۲/۱۲/۸۹ خانم (ل.س.) متهمین پرونده به نام های (ف.الف.) و (الف.ق.)

در حالی که در بین چند تن دیگر از بازداشتگاه به پلیس آگاهی اعزام شده بودند را مورد شناسایی قرار داده و بیان داشته این دو نفر مرا در شب مورخ ۹/۱۲/۸۹ ربوده و ضمن سرقت اموالم و هر دو داخل ماشین از پشت به زور تجاوز کردند و تقاضای رسیدگی دارم. خانم (ل.س.) به پزشکی قانونی واحد غرب شیراز معرفی و حسب گزارش مورخ ۱۷/۱۲/۸۹ مرکز معاینات پزشکی قانونی در ساعت ۵/۱۱ از نامبرده معاینه و اعلام گردیده پرده بکارت وب بدون پارگی (غیرمدخوله)، لیکن مقعد گشاد تر از حالت عادی است که می‌تواند به دنبال دخول مکرر جسم سخت نظیر آلت تناسلی در حالت نعوظ ایجاد شده باشد، کبودی ناحیه سرین راست مشهور است که بر اثر اصابت جسم سخت و حدود ۸ روز اخیر ایجاد شده است. همچنین در پی شکایت خانم (پ.ب.) و شناسایی آقایان (ف.الف.) و (الف.ق.) به تاریخ   در مقر پلیس نامبردگان مواجهه حضور شده و ابتدا خانم (پ.ب.)  شکایت خود را مطرح و مدعی می شود توسط آقایان (ف.الف.) و (الف.ق.) مورد تجاوز قرار گرفته است. سپس (ف.الف.) بیان داشته:

بنده به اتفاق  آقای (ق.) خانم شاکی را از محلی که به طور دقیق نمی دانم کجا بود سوار کردیم و به حوالی شیراز بردیم و پول و طلاهای خانم را به سرقت بردیم لازم به ذکر است تمام این کارها را (ق.) انجام داد و دائم به بنده فحاشی می کرد و آقای (ق.)تمام وسایل سرقتی را خود برداشت و آن را داخل خانه خودشان می گذاشت و چیزی به بنده نمی داد. در ابتدا آقای (ق.) به شاکیه تجاوز کرد و به من گفت نگهبانی بدهم بعد رفتیم و با ماشین یک دور زدیم زمانی که برگشتیم بنده به وی تجاوز کردم یک بار دیگر آقای (ق.) به شاکیه تجاوز کرد و شهوت خود را داخل ماشین می ریختم و تقاضای عفو و بخشش دارم . سپس ادامه داد که بنده از جلو و یک بار از عقب به شاکیه تجاوز کردم. متهم دیگر به نام (الف.ق.) اظهار داشته : بله قبول دارم وی را تا حوالی جاده شیراز – مرودشت بردم و طلا را به منزل می بردم و به نامزدم می دادم و به خانه برده تجاوز کردم و وی را مورد تعرض جنسی قرار دادم و دو مرتبه به وی تجاوز کردم. در جلسه مورخ ۲۲/۰۱/۹۰ که ساعت ۴۵/۴ عصر از محل کارم سوار ماشین (الف.ق.) شدم که دوستش اینجا رانندگی می کرد و به سمت بیمارستان رفته که اعتراض کردم که مسیرم صنایع بود، زیر بلوار شاهد (ف.الف.) سرم را با کارد گرفت و زیر صندلی برد و راننده گفت تو را بی هوش می کنیم

و مسیر را عوض کردند و به سمت (الف) آباد روبروی بیابان رکن آباد رفتند به جاده خاکی و به سمت تپه رفتند و نگه داشتند و ۲۰۶ هم بود که نمی دانم با انها بود یا نه و راننده آمد عقب و طلا ها را بردند و کارت عابر بانک را بردند و پول را بردند و (ف.) به من تجاوز کامل کرد و بعد دوستش سوار شد و راننده استرس داشت و (الف.ق.) کاری نکرد و دور زدند و دوباره آمد عقب و مجددا تجاوز کرد و دوستش هم تجاوز کرد و بعد در دهات رکن آباد مرا پیاده کردند. در همان جلسه شعبه بازپرسی و به شرح برگ جداگانه خانم (ل.س.) فرزند (ش.) شکایت خود را چنین مرقوم داشته است: در ساعت ۹ صبح مورخ ۱۲/۱۲/۸۹ بود که از بانک آمدم بیرون ، (الف.ق.) جلوی من ترمز کرد و سوار شدم و به سمت معالی آباد و (ف.الف.) آمد با چاقو تهدید کرد و (الف.ق.) مرا می زد و مسیر را عوض کردند و به سمت پل فسا که در یکجا بردند

و اموال و پول نقد و حلقه طلا و دو گوشی را گرفتند و مرا لخت کردند و از عقب هر دو تجاوز کردند و بعد مرا بردند جایی رها کردند و با چاقو تهدید می کردند پلاک را نخوانم و ۱٫۸۰۰٫۰۰۰ تومان نقد بردند. به همان تاریخ و شرح برگ جداگانه اتهام آقای (ف.الف.) فرزند (ب.) دایر بر مشارکت در آدم ربایی و سرقت مسلحانه تفهیم گردیده و متهم پاسخ داده قبول ندارم و شکات را نمی شناسم و من کوار کار می کنم. در همان جلسه و به شرح برگ جداگانه اتهام الف.ق فرزند الف. دایر بر مشارکت در آدم ربایی و سرقت مسلحانه تفهیم گردیده و متهم پاسخ داده اتهامات را قبول ندارم و فقط اموال مسروقه را از آقای (ف.الف.) خریده ام و ۸ گوشی و سه ساعت از ف. خریده ام که سرقتی بوده است. حسب اوراق ۲۵۶ و ۲۵۷ پرونده خانم ها (م.ک.) و (س.ر.) رضایت ثبتی خود علیه اقایان (ف.الف.) و (الف.ق.) را اعلام داشته اند. در جلسه مورخ ۷/۳/۹۰ شعبه ۱۵ بازپرسی اتهام آقای (ق.الف.) دایر بر مشارکت در آدم ربایی

و سرقت مسلحانه و سرقت توأم با آزار و اذیت، ایراد ضرب و جرح عمدی و ایجاد رعب و وحشت در جامعه شیراز و تألمات روحی و جسمی تمام شکات، تهیه یک دستگاه وسیله نقلیه پراید جهت انجام نیابت و اعمال خلاف قانون و شرع، هتک  حیثیت و آبروی تمام شکات و محاربه  و افساد فی الارض  تفهیم گردیده متهم پاسخ داده من سرقت‌ها را قبول دارم و به اتفاق فردی به نام (ف.الف.)و با خودرو پراید من، خانم ها را از شیراز به عنوان مسافر سوار خودرو می‌کردیم و در سرقت من راننده بودم و (ف.الف.) عقب می نشست

و پس از سوار کردن مسافر آقای (ف.الف.)  دست خانم ها را می گرفت و آنها را زیر صندلی عقب می‌گفت و من ماشین را به بیرون از شهر و کمربندی می بردیم و در جای خلوتی توقف می کردیم و (ف.الف.) از خودرو پیاده می شد و نگهبانی می داد و من با تهدید گوشی موبایل و طلاجات و وجه نفت که مقدار آن کم بود در حدود پنجاه و یکصد و پنجاه هزار تومان و کمتر بود از آنها می گرفتند و سپس آنها را سوار خودرو می کردیم و به نزدیکی شهر و آبادی می بردیم و در آنجا آنها را رها می کردیم؛ ولی به آنها تجاوز نکردیم و فقط آدم ربایی و سرقت را قبول دارم. متهم در مورد ادعای برخی از شکات که اعلام داشته اند مورد تجاوز جنسی  قرار گرفته اند اظهار داشت من به شکات تجاوز نکرده ام و ایشان را تا به حال ندیده ام و

همچنین به عنوان آخرین دفاع اظهار داشته من فقط سرقت و آدم ربایی را قبول دارم و تجاوز به عنف را قبول ندارم ، اشتباه کرده‌ام نادان بودم. در همان جلسه و به شرح برگ جداگانه اتهام (ف.الف.) دایر بر مشارکت در آدم ربایی و سرقت مسلحانه و سرقت توام با آزار و اذیت ، ایراد  ضرب و جرح عمد و ایجاد رعب و وحشت شدید در جامعه شیراز و تألمات روحی و جسمی تمامی شکات و تهیه وسیله نقلیه پراید جهت اعمال خلاف قانون و شرع و هتک  حیثیت و آبروی تمامی شکات که منتهی به تجاوز به عنف به اکثر شکات در این پرونده شده و نیز مجاربه و افساد فی الارض تفهیم گردیده و متهم پاسخ داده سرقت‌ها را قبول دارم کلیه سرقت‌ها به پیشنهاد (الف.ق.) بود و پراید نیز متعلق به (الف.ق.) بود و اواخر سال ۱۳۸۹ که سرقت ها را شروع کردیم و با پراید (الف.ق.) خانم ها را از نقاط مختلف شهر شیراز به عنوان مسافر سوار می کردیم که در تمامی سرقت ها (الف.ق.) راننده بود

 

image
JM
نویسنده این مطلب

مهدی حنیور

ارسال دیدگاه

کاربر عزیز برای ارسال دیدگاه ابتدا باید عضو یا وارد شوید

عضویت / ورود
 
دیدگاه ها
این مطلب نظری ندارد