کاربر گرامی به وب سایت دادسرا یار خوش آمدید | برای استفاده کامل از امکانات سایت عضو یا وارد شوید

وکیل در لنده+مشاوره تلفنی 24 ساعته فوری و رایگان

شما در حال مشاهده مطلب مذکور در بخش مقالات سایت می باشید

وکیل در لنده+مشاوره تلفنی 24 ساعته فوری و رایگان

وکیل در لنده+مشاوره تلفنی 24 ساعته فوری و رایگان

 

0922-519-24-08

وکیل پایه یک دادگستری و مشاورحقوقی

ویژگی وکیل خوب در لنده چیست؟

۱-وکیل خوب با مطالعه پرونده ارائه تحلیل علمی درست میدهد.

۲-توانایی علمی وکیل متبحر و حرفه‌ای بالا است.

۳-وکیل خوب امانت‌دار و قابل اعتماد است.

۴-یک وکیل خوب، شخصیت عالی و ظاهر مرتبی دارد.

۵-مجرب ترین وکیل، کسی است که بر تمامی قوانین تسلط دارد.

همچنین شما عزیزان میتوانید با راهنمایی از وکیل در شیراز نیز راه خود را بهتر و مفید تر بیابید

وکیل خوب با مطالعه پرونده ارائه تحلیل علمی درست میدهد

از دیگر ویژگی های یک وکیل خوب و شجاع این است که در ارائه تحلیل یک پرونده به موکل خود چیزی بگویند که به حقیقت نزدیکتر است نه چیزی که موکل آنها دوست دارد که بشنود زیرا این گونه از افراد نه تنها منجر به اتلاف وقت موکل خواهند شد بلکه باعث می شود که زمان زیادی صرف بازگرداندن موکل به واقعیت خواهند شد بنابراین بهتر است از همان ابتدا موکل را با واقعیت یک پرونده اگر عاقبت خوبی نخواهد داشت و یا دارای یک نتیجه مثبت است آگاه نمود و در این صورت است که وکیلی ستاره و به عنوان یک وکیل خوب شناخته خواهد شد که بتواند موقعیت های بحرانی را مدیریت کند.

یک وکیل خوب اطلاعات و مطالب اساسی را که لازم است موکل از آن اگاه شود بعد از مطالعه دقیق پرونده به شکل چاپی یا نسخه الکترونیکی در جلسه اول ملاقات در اختیار وی قرار دهد.

اگر به دنبال یک وکیل خوب و شجاع و دارای تجربه و متخصص هستید باید بدانید که این امر تا چه میزانی حائز اهمیت است چرا که ممکن است با انتخاب یک وکیل بی تجربه و غیر متخصص در پرونده خود نتیجه مطلوب حاصل نشود و همیشه یک دفاع تخصصی و علمی است که توانایی یک وکیل خوب و مجرب و متخصص را محک خواهد زد.

توانایی علمی وکیل متبحر و حرفه‌ای بالا است

یکی از مسائل مهمی که موکل باید در داشتن یک وکیل خوب و شجاع مد نظر داشته باشد و از ویژگی های خوب یک وکیل خوب و شجاع است درک ارزش تجربه و تخصص او در پرونده خود می باشد ، این یکی از مهمترین مسائل حرفه وکالت است که اعتماد و اتکای یک موکل به وکیل خوب و شجاع را در پی خواهد داشت بنابراین زمانی که یک وکیل خوب با مطالعه پرونده اطلاعات مربوط به آن را در اختیار موکل قرار می دهد توانسته است این مسئله را در ذهن موکل خود کلید زند.

یک وکیل خوب می تواند با مطالعه دقیق از کتب حقوقی سی دی های صوتی و تصویری ذهن موکل خود را با ویژگی های یک وکیل خوب آشنا و نزدیک کرده و خاطر آسوده ای به آن القا کند، تا موکل بتواند یک وکیل خوب و حرفه ای و متخصص را در انجام امور حقوقی و قضایی درک کند.

جلب اعتماد موکل

همچنین یک وکیل خوب می تواند برای جلب اعتماد موکل از میزان تخصص خود شماره تلفن ها و آدرس وب سایت هایی که در ارتباط با مشکل وی می باشد در اختیارش قرار دهد که با این کار ثابت خواهد کرد که در تخصص خود اعتماد دارد و از رقبای خود هراسی نخواهد داشت و با این کار به تخصص شما ایمان خواهد آورد.

یکی دیگر از ویژگی های یک وکیل خوب مشارکت دادن او در مرحله اقامه دعوی و رسیدگی ماهوی و مراحل بعدی دادرسی خواهد بود. بدین نحو که خودش اسناد و مدارک را جمع آوری و دسته بندی کند و ادعاهای خود را به صورت منظم به رشته تحریر در آورد و در جلسه او را با حوصله ای در خور یک وکیل خوب به راه درست رهنمود نمود.

وکیل خوب امانت‌دار و قابل اعتماد است

از دیگر ویژگی های یک وکیل خوب  و متخصص ،امانت داری و حفظ اسرار موکل است.موکل باید وکیل را امین خود بداند.

یک وکیل خوب به دلیل ماهیت شغلی خود با واقعیت های زیادی از طرف موکل خود رو به رو شود که اخلاق حرفه ای یک وکیل ایجاب میکند که ان اسرار را تحت هیچ شرایطی فاش نکند..

یک وکیل خوب، شخصیت عالی و ظاهر مرتبی دارد

از دیگر ویژگی های یک وکیل خوب و مجرب این است که در تمامی امور خود نظم و انضباط و آراستگی ظاهری را که در خور شان یک وکیل حرفه است رعایت کند.وکیل خوب شخصیت خوب و منظمی دارد.وکیل خوب و منظم در رسیدگی به امور و مسائل مختلف  سر موعد رسیدگی میکند و یک وکیل خوب وقت شناس است به همین دلیل در دادگاه ها و محاکم دادگستری بیشتر مورد احترام قرار میگیرند.

مجرب ترین وکیل، کسی است که بر تمامی قوانین تسلط دارد

یک وکیل خوب ، حرفه ای و متخصص کسی است که بر تمامی قوانین حقوقی ، کیفری،  تسلط دارد،و با قانون آشنایی دارد.میتواند در تمامی شرایط تشخیص درست و نظریه درست ارائه دهد.و میتواند با احاطه و تسلط داشتن بر روی تمامی قوانین قاضی پرونده را با ادله و دلایل کافی قانع کند.

وکلای مجرب و متخصص بر روی تمام قوانین و تبصره های جدید علم و آگاهی دارند و همیشه اطلاعات و علم خود را به روز میکنند.تا در مواجهه با پرونده ها ی مشکل آنها را به سمت و سوی درست سوق دهند.

امروزه االقا میكند چندان سیّال و چندان غنی و پیچیده است كه معمولاً وقت و حوصله و دقت كامل را از ما میگیرد و چه بسا كه از كاربرد آن با یك تصور مبهم و ناروشن خرسند میشویم. این جمله معروف را حتمان شنیده اید که میگوید: «حق گرفتنی است نه دادنی». كمتر میتوان اطمینان داشت كه گوینده و شنونده این جمله به روشنی بدانند كه از چه سخن میگویند. آن چیست كه گرفتنی است و دادنی نیست؟ میدانیم كه صحبت از امری خوب و مطلوب و سودمند و دلپذیر است. چیزی را میخواهیم اما تصوری كه از آن در ذهن ما نقش میبندد سخت ناروشن و ابهامآلود است. واژه حق چه در تبادل عام، یعنی زبان مردم كوچه و بازار، و چه در زبان نویسندگان و ادیبان و اهل علم بیشتر به صورت اسم به کار برده میشود. حق اقسام بسییار گوناگونی دارد که ما در اینجا فقط به حق شفعه میپردازیم

شفعه چیست

شفعه به معنای تملک سهم فروخته‌شده شریک به وسیله شریک دیگر است. این حق به دلیل جلوگیری از ضرر شریک در مال غیرمنقول قابل تقسیم قرار داده شده است تا اگر یکی از دو شریک، سهم خود را از طریق بیع به دیگری واگذار کرد، شریک دیگر با پرداخت همان بها به مشتری، سهم شریک خود را تملک و از ضرر خود جلوگیری کند. حق شفعه حقی است که نام آن به ندرت شنیده می شود ولی دارای کاربرد بسیاری است در واقع یکی از حقوقی در قانون مدنی برای افراد در نظر گرفته شده است حق شفعه است ، شفعه در لغت به معنای خواهشگری چیزی که شخصی می خواهد و یا  مال و ملک ، حق سبقت و تقدم همسایه بر سایر خریداران خانه و زمین همسایه با شروط مساوی می باشد . به حق شفعه از ماده  ۸۰۸ الی ۸۲۴ در قانون مدنی پرداخته شده است . حق شفعه در حقوق به معنای این است که اگر دو نفر در مال غیر منقولی ( مالی است که نمی توان آن را از محلی به محل دیگر منتقل کرد مانند : زمین ، ساختمان و هر چیزی دیگری که به زمین وصل شده است ) شریک باشند و یکی از طرفین بخواهد سهم خود را بفروشد شریک دیگر بر سایر متقاضیان تقدم دارد به این حق تقدم شریک حق شفعه می گویند

نکته ای مهم اخذ به شفعه یک ایقاع است که با پرداخت وجه به مشتری محقق می گردد و اگر فردی برای استفاده از این حق خود اقدام نماید ولی در حین اقدام فوت نماید وراث وی نیز می توانند این حق را اعمال نمایند . لازم به ذکر است که همه وراث باید تقبل نمایند و در غیر این صورت امکانپذیر نمی باشد . حق شفعه در حالت كلي سه طرف دارد:

۱. شريك باقي، كه بعد از فروخته شدن مهم شريكش و پيدايش حق شفعه، شفيع ناميده مي‌شود.

۲. شريكي كه فروشنده است و معمولا به عنوان بايع از اواسع برده مي‌شود.

۳. خريدار كه در واقع شريك جديد است و اخذ به شفعه از مال او صورت مي‌گيرد.

شرایط اخذ به شفعه

مهمترین و اصلیترین شرط آن غیر منقول بودن مال است اما چنانچه غیرمنقولی ذاتی نباشد و به وسیله عمل انسان غیرمنقول شده است مثل ساختمان و درخت، چنانچه به تبع عرصه فروخته شود، ‌به تبع عرصه می‌تواند مورد حق شفعه قرار گیرد و چنانچه به طور مستقل به فروش برسد، شریک حق شفعه نخواهد داشت. بر اساس ماده ۸۰۹ قانون مدنی،.

دومیین شرط آن مشاع بودن مال غیرمنقول است در خصوص مشاع بودن مال غیر منقول و وجود حق شفعـه بعد از تقسیم یا از بین رفتن شرکت استثنایی وجود دارد. ماده ۸۱۰ قانون مدنی که تصریح می‌کند: اگر ملک دو نفر در ممر یا مجری مشترک باشد و یکی از آنها ملک خود را با حق ممر یا مجری بفروشد، دیگری حق شفعـه دارد؛ اگرچه در خود ملک مشاعا شریک نباشد اما اگر ملک را بدون ممر یا مجری بفروشد، دیگری حق شفعـه ندارد. قانون مدنی در ماده مذکور، به طور استثنا حق شفعـه را در بیع ملک مفروز (جدا کرده) به اعتبار مشاع بودن ممر یا مجری قرار داده است که از این استثنا نمی‌توان تجاوز کرد.

شرط دیگر آن قابل تقسیم بودن مال غییر منقول است

دو نفر بودن شرکا

انتقال سهم مشترک باید به وسیله بیع باشد

باید شریک تمام حصه خود را انتقال دهد

شفیع باید قدرت تعدیه ثمن را داشته باشد

بر اساس قانون مدنی، اخذ به شفعه، فوری است و شریکی که از فروش سهم شریک دیگر مطلع می‌شود، باید به فوریت نسبت به اعمال حق خود اقدام کند که قانونگذار به بیان این موضوع در ماده ۸۲۱ قانون مدنی پرداخته است.همچنین کسی که به حکم شفعـه جاهل است، هر وقت که از آن آگاهی یافت، می‌تواند اخذ به شفعـه کند. زیرا تاسیس حق شفعـه برای جلوگیری از ضرر ناشی از باقی بودن در شرکت است. چنانچه در صورت جهل به حکم، حق شفعـه ساقط شود

شفیع متحمل ضرری می‌شود که این حق برای دفع کردن آن وضع شده است بنابراین جهل در مورد حکم باعث معذوریت شفیع می‌شود. دعوی جهل به شفعـه یا جهل به فوریت حق شفعـه از طرف شفیع بدون ارایه دلیل پذیرفته می‌شود. در صورتی که مشتری مدعی خلاف آن باشد، می‌تواند علم شفیع را ثابت کند. چنانکه ثابت کند که شفیع از مطلعان علم حقوق است یا گواهانی اقامه کند که شریک اقرار به حق شفعـه یا به فوریت آن کرده است،

 جهل به شفعـه یا فوریت آن پذیرفته نمی‌شود. بر اساس ماده ۸۰۸ قانون مدنی حق اخذ به شفعه به سبب بیع سهم شریک ایجاد می‌شود و بعد از محقق شدن مالکیت مشتری بر مبیع، شفیع می‌تواند پس از پرداخت ثمنی که مشتری پرداخت کرده است، آن را تملک کند؛ چنانچه بیع باطل یا فاسد باشد، مشتری مالکیتی بر مبیع به دست نمی‌آورد تا حق شفعه‌ای ایجاد شود. بر اساس ماده ۳۶۵ قانون مدنی، بیع فاسد اثری در تملک ندارد و همین دلیلی است بر اینکه با بیع فاسد تملکی برای مشتری ایجاد نمی‌شود؛ لذا موردی برای ایجاد حق شفعه نیز وجود ندارد.

 

image
JM
نویسنده این مطلب

مهدی حنیور

ارسال دیدگاه

کاربر عزیز برای ارسال دیدگاه ابتدا باید عضو یا وارد شوید

عضویت / ورود
 
دیدگاه ها
این مطلب نظری ندارد